سلام ..
امروز چهارشنبه سوریه ..
خدایا مواظبش باشیا .. امشب خیلی خطرناکه .. تورو به خداوندی خودت همیشه پشت و پناهش باش .. نذار حس کنه پشتش خالیه .. خدایا تکیه گاهش باش .. نذار هیچوقت غمو تو دلش احساس کنه ..
فقط چند روزی مونده به سال جدید ..
من تنهای تنهام .. تو حسرت بودنش ..
دیگه هیچ کس نیس که بهم تبریک بگه و آرزو کنه که همیشه باهم باشیم .. دیگه کسی نیس که آرزوی سلامتی برام کنه ..
خسته ام ..
حس میکنم فراموشم کرده .. به همین راحتی ..
انگار فقط دنبال یه بهونه بود که بره ..
الان دیگه میدونم اصلا واسش مهم نیستم ..اما واسم مهم ..
هر روز که میگذره من دیوونه تر میشم از دوریش ..
فردا میرم شمال ..
دلتنگش میشم .. بیشتر از اونی که اینجا بودم .. فاصله ی بینمون بیشتر میشه ..بیشتر احساس تنهایی میکنم ..
دلم میخواد داد بزنم .. بگم چرا همیشه باید عاشق کسی باشیم که عاشقمون نیس ..
از دنـــــیــــــا شـــــاکــــیــــم .. خیلی نـــــــــامـــرده ..
24/12/89 13:33
موضوع مطلب :